به گزارش زاهدانه، بمناسبت گرامیداشت شهدای کربلای 5 امروز مصادف با24دیماه در گلزار شهدای شهرستان زاهدان مراسم میهمانی برای لاله های پرپرشده دوران هشت سال دفاع مقدس برگزار می شود که بر اساس آن خبرنگار ما با یکی از یادگاران دوران هشت سال دفاع مقدس که از همرزمان شهید حسینعلی عالی بوده است، به گفت و گو می پردازد.
بازخوانی عملیات کربلای 5 یادآور دلاور مردی مردانی است که برای دفاع از کیان این مرزو بوم به مقابله با دشمن پرداختند و در جبهه های حق علیه باطل پرچم پیروزی را با افتخار و سربلندی برافراشتند.
روزهایی که یادآورهمت، تلاش، از جان گذشتگی و ایثار شهدای زیادی همچون شهید حاج قاسم میر حسینی و شهید حسینعلی عالی است که در عملیات کربلای 5 با رمز يا زهرا (س) از جبهه جنوب شلمچه و شرق بصره در منطقه‏ای به وسعت 150 کيلومتر مربع، با هدف آزاد سازی شلمچه، جزاير و مناطق شرق بصره، انهدام ماشين جنگی عراق، پاسخ دندان ‏شکنی به شرارت‏های دشمن در بمباران مناطق مسکونی دادند.
هم اکنون نیز قریب به 29 سال از پایان جنگ هشت سالهِ بیش از 36 کشور دنیا بر علیه ایران اسلامی می گذرد که همچنان یاد و خاطرات شهدا و رزمندگان دوران دفاع مقدس در دل و جان مردم این مرز و بوم زنده است.

قریب به 57 ماه حضور فعال در جبهه های حق علیه باطل
حسین رنجوری مقدم ایثارگر و جانباز 35 درصد هشت سال دفاع مقدس است که بیش از 57 ماه سابقه حضور شرکت در جبهه های حق علیه باطل را دارد.
وی در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود که بعد شهادت دو تن از برادرانش به نامهای شهید اسحاق و شهید محسن، عزم رفتن کرد هرچند برای پدر از دست دادن سومین پسر سخت بود اما موضوع دفاع از اسلام و کیان این مرز و بوم بود از همین رو فرزند خود را راهی میدان نبرد حق علیه باطل کرد، به گونه ای که حسین نیز با حضور درخشان خود در جبهه ها در اکثر عملیات ها بعنوان تخریب چی و غواص شرکت کرده ومعبرهای زیادی را از نیمه دوم سال 62 به بعد شناسایی و باز کرده است.
گفتنی است که این ایثارگر دوران جنگ یکی از همرزمان و دوستان صمیمی شهید حسین عالی می باشد که تا لحظه به شهادت رسیدن پا به پای این شهید در میادین حق علیه باطل حضور داشته است.

اهمیت عملیات کربلای 5
یادآوری خاطرات برایش تداعی گر تمام صحنه های جنگ بود زیرا نگاه خیره اش به عکس های درون آلبوم نمایانگر این بود که گویی دوباره در آن مناطق حضور پیداکرده است و از اینکه از غافله دوستان شهیدش جا مانده غمی بزرگ در دل دارد که امیدوار است در قیامت با آنان محشور شود.
با بغضی که در صدایش نهفته است به خبرنگار ما می گوید: 15 ساله بودم که به مناطق جنگی اعزام شدم، در بیشتر عملیات هایی که لشکر 41 ثارالله حضور داشته شرکت کرده ام و همچنین در سه عملیات دیگر نیز که مربوط به سایر گردان ها بوده هم بعنوان تخریب چی حضور داشته ام.
وی در خصوص اهمیت عملیات کربلای 5 بیان داشت: یک متر پیشروی در خاک شلمچه برابر با 10 هزار متر در حلبچه و عملیات والفجر 10 بود.

شبهای شناسایی عملیات کربلای 5
کربلای 5 منطقه ای بود تا باید در آن حداقل تلاشمان را برای رسیدن به شهر بصره انجام می دادیم.
بعد از عملیات بیت المقدس که منجر به آزاد سازی خرمشهر شد صدام تمام توان خود را بکار گرفت تا در عملیات کربلای 5 از پیشروی نیروهای ایران جلوگیری کند لذا در این راه بیشتر نیروهای خود را بکار گرفت.
در چند روز مانده به عملیات جلساتی گرفته می شد تا برنامه ریزی های لازم انجام شود لذا اجماع به این مهم ختم شد که منطقه شلمچه بعنوان کربلای 5 انتخاب شود از همین رو در این عملیات به همراه شهید عالی که از نیروهای اطلاعاتی بود برای شناسایی معبرهای عملیات کربلای 5 عازم دریاچه ماهی شدیم.

وقتی روشنایی شب عملیات در برابر روز احساس شرمندگی کرد
گردان پشت سر ما در حرکت بود و ما هم که به دلیل مصنوعی بودن آب دریاچه با لباس غواصی بدون فین(کفش) در جلو آنها برای شناسایی و باز کردن معبرها براه بودیم. در سمت چپ ما بچه های گردان والفجر از شیراز که به خط دشمن نزدیکتر بودند، قرار داشتند. قرار بر این بود راس ساعت 2 بامداد که نور ماه کمتر به دریاچه می تابد و هوا تاریک می شود به مکان مورد نظر برسیم اما بدلیل اینکه بچهای گردان والفجر لو می روند به یکباره شاهد یک آتش عظیم با دنیایی از منور بر سر آنها بودیم که به جرات می توان گفت روشنایی آن شب در برابر روز شرمنده بود.
بعد از این اتفاق ما از سمت راست که از دید دشمن در امان باشیم راه را ادامه دادیم. هنگامی که به موانع رسیدیم لو رفتیم و تا چشم کار می کرد فقط سیم خاردار بود که شهید عالی گفت حسین معبر را باز کن زیرا سنگری که روی ما آتش می ریخت در فاصله 50 متری ما مستقر بود و به وسیله یک چهار لول، دو لول و تک لولی که هواپیما می زنند به سمت ما شلیک می کردند؛ هنوز حرف در دهانم بود که حسین معبر باز نمی شود دیدم شهید عالی خود را روی 6 حلقه سیم خاردار پرتاب کرده و از آنجایی که زمان تصمیم گیری نبود من و چند تن از تخریب چی ها هر کدام روی سیم خاردارهایی که به فاصله 10 متری از هم قرار گرفته بود دراز کشیدیم و بچها با رد شدن از روی بدن ما از معبر عبور کردند.
کمی مکث می کند گویا یادآوری آن روزها برایش سخت است، در حالی که هاله ای از اشک در چشمانش حلقه زده ادامه می دهد: نصف گردان که رد شد سیم خاردارها خوابیده بود نیرویی درونی به من گفت بلند شوم تا برگشتم سه بار حسین را صدا زدم جوابی نشنیدم نمی توانستم به خود بقبولانم که حسین شهید شده است... وقت تنگ بود و زمان رفتن رسیده بود بنابر تکلیف و وظیفه ای که داشتیم ادامه مسیر را پیمودیم واما حسین همانجا به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
این یادگار دوران هشت سال دفاع مقدس در ادامه با اشاره به رشادت های شهید میر حسینی گفت: اولین نفری بود که وارد معبرها می شد این شهید بزرگوار بود به گونه ای که حاج قاسم سلیمانی در وصف ایشان می گوید هیچ وقت در چهره شهید میرحسینی در سخت ترین شرایط من هراسی ندیدم .

باران در مقاطعی شرمنده بود در برابر ترکش هایی که برسر رزمندگان می بارید
استحکام کربلای 5 به گونه ای بود که توانست معبرهایی را که تئورسین ها و مستشاران اسرائیلی، مصری و روسی در منطقه بکار برده بودند تا از نفوذ ایران جلوگیری کنند را شکست.
به جرات می توان گفت اگر یک ترازو قرار دهیم کل مواد، گلوله، آتشی و مهماتی که در کربلای 5 استفاده شد با مهمات استفاده شده در ادامه جنگ برابری می کند بگونه ای که شاید باران در یک مقاطعی شرمنده بود در برابر ترکش هایی که مثل باران بر سر رزمندگان اسلام می بارید.
وی در پایان ضمن گلایه از مسئولان خواستار برگزاری یادواره ای مختص به شهدای اطلاعات تخریب استان شد و گفت: قریب به یکماه است که پیگیر برگزاری یادواره شهدای اطلاعات تخریب این استان هستم و تا امروز هیچ جلسه ای برگزار نشده است.

وصف حاج قاسم سلیمانی از فرماندهان سیستانی:
حاج قاسم سلیمانی در وصف شهید عالی می گوید: آن جوان زابلی حسین عالی شخصیتی بود روح بلندی داشت او چه تعبیری از جنگ داشت که در همه شبهای عملیات وقتی خط را سیم خاردار آخری را باز می کرد روی سیم خاردار می خوابید و با گریه التماس بچه ها می کرد تا از رویش رد شوند.
وی در خصوص شهید میرحسینی نیز اظهار می کند: خدا را شاهد می گیرم که هیچ وقت در چهره شهید میرحسینی در سخت ترین شرایط من هراسی ندیدم . انگار در وجود این مرد چیزی بعنوان ترس، هراس، دلهره و تردید وجود نداشت. اگر در محاصره بود همانطور صحبت می کرد که در اردوگاه صحبت می کرد. در حالیکه رگبار گلوله از همه طرف می بارید و همه خودشان را در پناهگاهها پنهان می کردند، مانند پشت سنگری یا تپه خاکی … که تیر نخورند، اما این شهید عالیقدر می ایستاد و ما همه مات و مبهوت حرکات او می شدیم . نگاه می کردم ایشان را مثل کسی که در جنگهای قدیمی جلو دشمن رجز می خواندند، بچه ها را بسیج می کرد، حرکت می داد و در آن صحنه شوخی می کرد.

در پایان گفتنی است مراسم میهمانی لاله ها ویژه گرامیداشت شهدای عملیات کربلای 5 امروز بعد از ظهر ساعت 14:30 دقیقه در گلزار شهدای زاهدان برگزار می گردد.
گزارش: نجمه خسروپرست(منبع جوان)

زاهد نیوز