کد مطلب: 47721
 
گزارش اختصاصی زاهدانه با همسر شهید محمد زاده:
رجبعلی خود دروازه شهادت را انتخاب کرد/ حفظ وحدت و امنیت در سیستان وبلوچستان انگیزه خدمتش بود
همسرشهید محمد زاده می گوید: شهید رجبعلی مردم سیستان وبلوچستان را بسیار دوست داشت و از محرومیت این منطقه رنج می کشید، به این علت با انگیزه وحدت بیشتر بین شیعه و سنی همراه شهید شوشتری راهی این دیار شد.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۲۸
 
به گزارش زاهدانه، سیستان و بلوچستان مفتخر به داشتن الگوهای ‌وحدت زیادی نظیر شهید مزاری، شهید مولوی حسین بر، شهید طباطبایی، شهید مولوی جنگی زهی، شهید نورعلی شوشتری و شهید محمد زاده است.
شش سال پیش در صبح روز یکشنبه ۲۶ مهر سال8۸ همایش وحدت اقوام و مذاهب سیستان و بلوچستان با حضور جمعی از عشایر بلوچ و برخی از فرماندهان سپاه در منطقه پیشین برگزار شد. اما مدتی از برگزاری این همایش نگذشته بود که صدای مهیب انفجاری از این منطقه به گوش شنیده شد و در پی آن سردار شهید نورعلی شوشتری و یار همیشه همراهش شهید رجبعلی محمد زاده به همراه 40تن از عشایر این منطقه به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
در چنین روزی خبرنگار پایگاه خبری زاهدانه با «مریم عابدی» همسر شهید رجبعلی محمد زاده به گفت و گو می پردازد که در ادامه می خوانید.
همسر شهید رجبعلی محمد زاده در گفت و گو با خبرنگار ما به بیان بخشی از خصوصیات اخلاقی شهید پرداخت و گفت: حاج رجبعلی بسیار خوش اخلاق بود و علی رغم خستگی ها و مشغله کاری خود هیچگاه آنان را در خانه بروز نمی داد بطوری که هنگام ورود به منزل با لبان خنده خستگی را از تن همه اعضای خانواده محو می کرد.
حاجیه خانم عابدی بیان می کند: هنوز هم پس از گذشت چند سال از شهادت همسرم بچه هایم می گویند: اگر آن سه سال در زاهدان با بابا نبودیم ما خاطره ای از ایشان نداشتیم چون همیشه در ماموریت بود و برایمان حکم مهمان داشت.
وی با اشاره به رابطه دوستانه شهید با فرزندانش می گوید: وجودش در خانه مرحم دردهایمان بود، با فرزندانمان دوستانه درد دل می کرد و پای صحبت هایشان می نشست، جایگاه ویژه ای به مقام زن قائل بود بگونه ای که در مقام همسر در طی بیست سال از زندگی مشترکمان هیچگاه به من بی حرمتی نکرد و همیشه مرا «شما» خطاب می کرد.

طاقت دوری همسرم را نداشتم

سختی زندگی من دوری از همسرم بود و بس. از همین رو علی رغم اینکه شهید محمد زاهده مخالفت زیادی می کرد اما باز هم در مناطقی که اعزام می شد تا مدتی در آنجا انجام وظیفه کند من و فرزندانم هم با او راهی می شدیم. درتمام این مدت خانه به دوش بودیم و از اینکه در کنار همسرم بودم خوشحال بودم.

سیستان وبلوچستان دروازه شهادت است

وی می گوید: شهید محمد زاده در خانه هیچ حرفی از شهادت نمی زد، اما خوب به یاد دارم که در تماس تلفنی با یکی از همکارانش به او می گفت: سیستان وبلوچستان دروازه شهادت است، گاهی اوقات با خود فکر می کنم علت آمدنش به این استان همین موضوع بود.

به دلش برات شده بود دیگر باز نمی گردد

وی بیان می کند: شب قبل ازشهادت، همه سرسفره شام نشسته بودیم، همسرم شام نمی خورد و غذایش را به پسرم علیرضا داد و در همان حال به تک تک چهره هایمان خیره شده بود.فاطمه زهرا دخترم به شوخی گفت: چرا اینجوری نگاه می‌کنی بابا! که من در جوابش به شوخی گفتم: نیست که اولین بارشان است می‌خواهند ما را تنها بگذارند، برای همین به دقت نگاهمان می‌کنند.
هنگامی که عازم رفتن شد بی تاب شده بودم و مدام می گفتم: نکند این آخرین دیدارمان باشد... سکوت می کند.
پس از چند دقیقه سکوت دوباره ادامه می دهد: می دانستم بالاخره به شهادت می رسد اما نمی خواستم به این موضوع فکر کنم.

لحظه شنیدن خبر شوکه شدم

همه به خانه ما تماس می گرفتند که از حاجی چخبر؟ می گفتم: ماموریت است و آنجا موبایلش آنتن نمی دهد. چند بار با حاجی تماس گرفتم دلشوره داشتم به آقای خمر زنگ ردم ایشان گفت: سردار شوشتری شهید و حاجی مجروح شد است. باز هم باور نمی کردم دوباره پرسیدم به من بگویید چه شده است، که آخر گفت: حاجی هم شهید شد...
باور نمی کردم، ساعت 10 صبح شد خانمان شلوغ بود و همه به من تسلیت می گفتند اما هنوز در شوک بودم تا اینکه از اخبار سراسری صحنه های وقوع حادثه را دیدم.
خیره به نقطه ای می شود و آهی سر می دهد، ادامه می دهد: آن لحظه برایم خیلی سخت گذشت... توان بازگو کردن ندارم.

حاج رجبعلی احترام خاصی به سردار شهید شوشتری داشت

وی با بیان اینکه حاج رجبعلی احترام خاص و ویژه ای برای شهید شوشتری قائل بود، می گوید: سابقه آشنایی همسرم با سردار شهید شوشتری از سال 62 تا آخرین لحظه عمرش یعنی پاييز سال 88 در منطقه پیشین استان سيستان و بلوچستان بود.

انگیزه خدمت شهید رجبعلی محمد زاده حفظ وحدت و امنیت در سیستان وبلوچستان بود

حاج رجبعلی در عملیات های زیادی همچون بدر، عملیات والفجر8، بیت المقدس2، عملیات نصر5،6 و 8 و همچنین کربلای 10 و 4 حضور داشت.
همچنین جانشين فرمانده يگان دريايی لشكر 5نصر بود و در پایان خدمتش هم چون ناامنی در جنوب شرق زیاد بود به همراه شهید شوشتری راهی این استان شد و مسئوليت تيپ مستقل سپاه سلمان و فرماندهی قرارگاه شهيد حسنی را بر عهده بگیرد.
همسر شهید در ادامه با افتخار می گوید: شهید محمد زاده مردم این استان را بسیار دوست داشت و از محرومیت این منطقه رنج می کشید. به این علت با انگیزه وحدت بیشتر بین شیعه و سنی همراه شهید شوشتری راهی این منطقه شد تا به مردمان این خطه از کشور خدمت کند و سرانجام نیز به عنوان شهدای وحدت در این استان به همراه عده ای از مردم این استان به دیار باقی شتافتند.
وی در پایان می گوید: هم اکنون ازشهید حاج رجبعلی دو فرزند دختر و يک فرزند پسر به یادگار دارم.

انتهای پیام/
Share/Save/Bookmark