کد مطلب: 45049
 
خوزستان تنها برای مدت کوتاهی همچون سیستان شد
هفته گذشته مردم استان های غرب و جنوب غرب کشور در فضایی آکنده از گرد و غبار تنفس کردند. وضعیت ریزگردها در هوای این استان ها به گونه ای وخیم بود که رئیس سازمان حفاظت محیط زیست برای بررسی این مشکل به اهواز سفر کرد. در این روزها «خوزستان» نیز همچون «سیستان» سخت نفس می کشید.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۴۲
خوزستان تنها برای مدت کوتاهی همچون سیستان شد
 
وبلاگ شهریار زاهدان نوشت : هفته گذشته مردم استان های غرب و جنوب غرب کشور در فضایی آکنده از گرد و غبار تنفس کردند. وضعیت ریزگردها در هوای این استان ها به گونه ای وخیم بود که رئیس سازمان حفاظت محیط زیست برای بررسی این مشکل به اهواز سفر کرد. در این روزها «خوزستان» نیز همچون «سیستان» سخت نفس می کشید. 

این در حالی است که سال هاست در جنوب شرق ایران و در مجاورت تالاب بین المللی هامون، در سیستان مردم بیش از نیمی از روزهای سال ریزگردها را به جای هوای مطبوع به ریه های خود وارد می کنند. 

مردم این دیار طعم خاک را در دهانشان حس می کنند و نفس هایشان هر روز پُر است از خاک تالاب خشک شده هامون.
آری؛ سفره سخاوتمند سیستان 17 سال است که دیگر هیچ چیز برای مردم ندارد جز رنج، درد، سل و فقر و هامون، هفتمین تالاب بین المللی دنیا، سالهاست که جای خود را به یک دشت بی آب و علف داده است. روزگاری در این سرزمین پرستوها، حواصیل ها و چنگرها با نزدیک شدن فصل بهار از سرزمین های دیگر به دامان هامون مهاجرت می کردند و کُلَک های خانه های مردم، آشیانه های پرندگان مهاجر بود، اما سالها ست که کودکان سیستانی پرندگان مهاجر را بر آسمان سرزمین اوشیدا نمی بینند و می توان گفت دیگر بسیاری از کودکان سیستانی نمی دانند حواصیل و چنگر و پرستوها روزگاری در سیستان می زیسته اند. 

آری خوزستان تنها برای مدت کوتاهی همچون سیستان شد. اما در سیستان سال هاست که خشکسالی امان مردم را بریده، کودک خشکسالی سیستان اکنون به بلوغ رسیده و به 18 سالگی اش نزدیک می شود و جوانی است که مردمان این سرزمین دوست ندارند بیش از این عمر کند و نمی خواهند بزرگتر شدنش را ببینند. 

چرا که بزرگتر شدن او مساوی است با مرگ سیستان. بزرگ شدن او یعنی خشک شدن زمین های کشاورزی باقیمانده، مدفون شدن روستاهای بیشتر در زیر خروارها خاک، افزایش بیماران ریوی و تنفسی، از بین رفتن کشاورزی، دامداری، صنایع دستی، صیادی، گردشگری و مرگ ماهی ها و جوجه های پرندگان مهاجر که نابودی سیستان را رقم می زند و با افزایش عمر خشکسالی، مردم سیستان چاره ای ندارند جز کوچ کردن از سرزمین آبا و اجدادی خود برای در امان ماندن از اثرات وخیم توفان های شن و زیستن در هوایی با کیفیت بهتر که از حقوق اولیه هر انسانی است. 

مردمان این سرزمین برای نجات جان، از مال خویش می گذرند و می روند. هر آنکه می تواند می رود و آنکه می ماند محکوم است به ماندن در سرزمین خشک و بی آب و علفی که تا چشم کار می کند خشکی است. کیانسه مرده است و باید باور کنیم دیگر هامون مثل گذشته احیا نمی شود، حتی اگر آبی بر چهره خشک و نزار آن پاشیده شود، بازهم نیمه جان خواهد بود.
Share/Save/Bookmark