کد مطلب: 49454
 
گزارش زاهدانه از شهیدی که شنیدن نامش لرزه بر اندام دشمن می انداخت؛
میرحسینی، سيدالشهدای سيستان و بلوچستان/ شهیدی که نقطه تیر عروجش را نشان داد
یکی از همرزمان شهید می گوید: "میرحسینی" شهیدی است که جای تیر شهادتش را نشان داد و وصیت کرد در هر مجلس و محفلی از رهبری و ولایت فقیه سخن بگویید.
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۳۱
 
به گزارش زاهدانه، نوشتن از شهدا کار آسانی نیست و در قلم وصف نمی گنجد. این را همه آنهایی که دستی بر قلم دارند، می دانند چرا که شهدا با از خودگذشتگی، ایثار و شجاعت خود جان خویش را در راه دفاع از اسلام و انقلاب فدا کردند تا مبادا به آرمان ها و ارزش های انقلابی و دینی خدشه ای وارد شود و ما امروز بتوانیم با آرامش، آسایش و سربلندی زندگی کنیم و مقتدرانه به عظمت نام ایران ببالیم.
همواره دوران طلایی دفاع مقدس یکی از درخشان ترین صحنه های نقش آفرینی ملت است؛ ملتی که ناگفته های زیادی برای گفتن دارد، ناگفته هایی از زبان دلاور مردانی که در آن دوران حضور داشته و امروز از آنها به عنوان یادگاران جنگ تحمیلی یاد می شود که باعث افتخار و غرور این مرز و بوم هستند.
درست است که از پیروزی بزرگ ملت ایران سالهای زیادی می گذرد اما هر اندازه که از دوران دفاع مقدس فاصله می گیریم به همان اندازه عظمت و بزرگی آن بیشتر می شود بگونه ای که اگر امروز می بینیم دشمن خود بر سر میز مذاکره می نشیند و از حقوق متقابل سخن می گوید و بر اراده ملت و رهبری جهموری اسلامی ایران تمکین می کند و اگر نفوذ و اقتدار ایران اسلامی را نه تنها در منطقه بلکه در جهان به رسمیت می شناسد همه به خاطر جانفشانی و از خودگذشتگی مردان بزرگ هشت سال دفاع مقدس است که با صبر و استقامت در برابر دشمن ایستادگی کردند.
و اما ما هم امروز به عنوان یک ایرانی به خود می بالیم و افتخار می کنیم که دشمن از عظمت نام ایران می هراسد و به خود جرات تعدی نمی دهد چرا که دشمن صلابت خمینی(ره) و فرزندان شهید او را در سیمای مقاوم رهبر انقلاب و سربازان رشید او دیده است. از اینرو در این ویژه نامه خبرنگار زاهدانه به سراغ یادگار جنگ تحمیلی و یکی از همرزمان شهدایی می رود که شنیدن نامش لرزه بر اندام دشمن می انداخت؛ سردار شهید حاج قاسم میر حسینی همان دلاور مرد سیستانی که رهبر انقلاب در وصف وی می فرمایند: «من سیستان را با شهید میر حسینی می‌شناسم.»

مختصری از زندگینامه سردار شهید حاج قاسم میر حسینی
سردار شهيد قاسم ميرحسينی در سال ‪ ۴۲‬ در روستای ميربيک از توابع جزينک زابل ديده به جهان گشود. وی کوچک ‌ترین فرزند خانواده حاج مرادعلی میرحسینی بود که تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستای جزینک به پایان رساند و برای ادامه تحصیل رهسپار هنرستان کشاورزی شهر زابل شد.
وی پس از اخذ مدرک دیپلم به عضويت سپاه درآمد و در بخش‌های پذيرش و عمليات اين نهاد مشغول به فعاليت شد، شهيد ميرحسينی كه دارای چهار برادر ديگر نيز می ‌باشد به همراه آنان برای گذراندن دوره آموزش فرماندهی به پادگان امام علی (ع) تهران اعزام شد. ‬‬‬‬‬
اين شهيد بزرگوار پس از گذراندن پنج ماه دوره آموزشی همزمان با عمليات بزرگ بيت‌المقدس به جبهه و شركت در اين عمليات اعزام شد بگونه ای که در سال۶۱‬نخست به عنوان مربی آموزشی و سپس فرماندهی گردان خدمت كرد.
شهید میرحسینی در سال 62 ازدواج کرد و در تابستان 63 بعنوان مسئول طرح و عملیات لشکر41ثارالله منصوب و با شرکت در عملیات بدر به شدت مجروح شد. وی در سن22سالگی توفیق زیارت خانه خدا را یافته بود و پس از بازگشت از این سفر معنوی به عنوان قائم مقام لشکر41ثارالله معرفی شد.
نوزدهم آذر ماه سال65 روز تلخ و فراموش نشدنی برای همرزمان شهید میرحسینی، خانواده و مردم دارالولایه سیستان بشمار می رود. این سردار دلیر اسلام در عملیات کربلای پنج در منطقه عملیاتی شلمچه به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
رمز موفقیت این شهید عالی مقام در ایمان قوی، توکل عملی، ترس از خدا و نترسیدن از غیر خدا بود و نه چیز دیگر؛ او افتخار هر سیستانی و بلوچستانی و هر ایرانی است .

خاطرات شهید میرحسینی از زبان همرزمش
سردار عبدالرضا رحیمی بازنشسته سپاه در استان کرمان و یکی از همرزمان سردار شهید حاج قاسم میر حسینی است که در گفت و گوی تلفنی با خبرنگار ما اظهار داشت: شهید میرحسینی یکی از شهدای خطه سیستان وبلوچستان است که در عملیات کربلای 5 با همان پیش بینی که در مورد چگونگی شهادتش به رزمندگان گفته بود به درجه رفیع شهادت نیز نائل آمد.
وی گفت: حاج قاسم به همراه تعدادی از رزمندگان دوره های عالی جنگ را در تهران گذرانده بود از اینرو وقتی به گردان های رزم ملحق شد مسئولیت هایی در رابطه با کمک رسانی به سایر گردان ها بر عهده اش گذاشته شد.
وی با اشاره به اینکه در آن دوران بعنوان جانشین لشکر 41 ثارالله بوده است، افزود: حضور حاج قاسم در عملیات های سخت رمضان یا در دشت شلمچه که نبرد در گرمای تابستان بود بسیار موثر و کارگشا بود به گونه ای که وی و دیگر رزمندگان توانستند در هدایت عملیات و مدیریت نیروها به خوبی عمل کنند؛ در این زمینه باید بگویم که حضور میرحسینی در تمامی عملیات ها جنگی بسیار اثرگذار بود به طوریکه خبر آمدن ایشان در جبهه به رزمندگان روحیه می داد.
سردار رحیمی ادامه داد: حاج قاسم به تدریج عضو رده شورای فرماندهی شد و در کلیه کارهای عملیاتی، اطلاعاتی، مانورها و جلسات حضور پررنگی داشت، از نزدیک در همه زمینه هایی که عملیات نیاز به طراحی و کشیدن نقشه داشت آمادگی لازم خود را اعلام می کرد و با ذهنی باز طراحی ها را انجام می داد.
وی در ادامه تصریح کرد: میرحسینی فردی چابک و آماده در هر شرایطی بود، بگونه ای که از عهده کارها و وظایف فرماندهی به خوبی بر آمد.

ویژگی اخلاقی و مذهبی میرحسینی زبانزد همه بود
وی با بیان اینکه شهید میرحسینی اطلاعات زیادی در بُعد مذهبی داشت، بیان کرد: وی در بعد اخلاقی و مذهبی فردی بود که آگاهیش از همه بیشتر بود و این ویژگی او زبانزد همه بود؛ که شاید این مهم به خاطر حضور در منطقه سیستان و زندگی مشترک با اهل سنت بود، اما بسیار زیاد اهل کتاب و مطالعه بود بگونه ای که مکان های مورد علاقه اش هم کتابخانه و کتاب فروشی ها بود.
این همرزم شهید ادامه داد: در بحث تهجد و شب زنده داری حاج قاسم بسیار معتقد بود بطوریکه راز و نیاز با خدا، شب زنده داری و نماز شب را ترک نمی کرد و وقتی مصیبت اهل بیت(ع) خوانده می شد از عمق وجود گریه می کرد، عاشق اهل بیت(ع) بود و خود را فدای آنها کرد.
وی در خصوص ارتباط شهید با سایر رزمندگان نیز بیان داشت: با همان بیان و لهجه شیرین سیستانی که داشت با همه خوب رفتار می کرد و همه او را دوست داشتند بگونه ای که وقتی برای رزمندگان صحبت و یا از چگونگی عملیات آنها را آگاه و توجیح می کرد بیشتر به کلمات قرآنی استناد می کرد.
وی ادامه داد: حاج قاسم به صبر و استقامت پایبند بود و در اوج سختی و عملیات ها دقیقا با یاد خدا، قرآن و احادیث همه را دعوت به صبر، استقامت و پیروزی می کرد و می گفت« اگر صبر کنید پیروزی نزدیک است.»

تشکر از رزمنده ای که او را به پشت خط آورد
سردار رحیمی با اشاره به اینکه شهید میرحسینی آینده را با دید باز برای مخاطبانش که رزمندگان بودند ترسیم می کرد، گفت: در بدترین شرایط و عملیات ها که رزمندگان خسته و ناامید بودند با بلندگویی که در دست داشت از اول تا آخر خط می رفت و به رزمندگان امید و نوید پیروزی می داد، بگونه ای حضورش موثر و کارگشا بود که همه می گفتند میرحسینی آمد؛ در بحث تدارکات و مهمات نیزبا یک روحیه بالا افراد را تشویق می کرد و اگر نیازی به تجهیز توپخانه، ریختن گلوله و ادوات کاری بود همه را هدایت و ساماندهی می کرد.
وی بیان داشت: براستی که میرحسینی علاوه بر داشتن آگاهی و اطلاعات بالا در زمینه جنگی هم بعنوان یک دیده بان بود بگونه ای که برای دادن گِرا و زدن دشمن تخصص داشت، عملیات ها را پشتیبانی و هدایت می کرد و نقشه می کشید.
وی ادامه داد: در یک عملیات شهید میرحسینی به بچه ها گفته بود که از ناحیه پا زخمی می شود و همانطور هم شد، وقتی یکی از رزمندگان بنام حمید شیخ برای اینکه دست دشمن به این سردار بزرگ نرسد او را به پشت خط آورده بود ازآن رزمنده تشکر و قدردانی کرد.
وی گفت: هنوز رزمندگان توان رزمی و طنین فریادهای شجاعانه او را در حاشیه خور عبدالله، کارخانه نمک و یا یگان موشکی دشمن که تصرف کردیم به یاد دارند.
سردار رحیمی خاطر نشان کرد: سردار شهید حاج قاسم میرحسینی قبل از عملیات کربلای 5 به رزمندگان گفته بود که تیری به اینجای من(اشاره به پیشانی) اصابت می کند و همین طور هم شد در عملیات سخت کربلای پنج طبق پیش بینی هایش به همان نحوی که گفته بود به درجه رفیع شهادت نائل گردید.



میرحسینی، سيدالشهدای همه شهدای استان سيستان و بلوچستان بود
سردار سرلشكر پاسدار حاج قاسم سليمانی درباره آن شهيد نیز نقل می كند: سيدالشهدای همه شهدای استان سيستان و بلوچستان و بزرگ لشكر ثارالله، كه واقعا امروز من در هر مأموريتی جای او را خالی می بينم، شهيد ميرحسينی است.
وی در خصوص شهادت یارش می‌گوید: قبل از عملیات کربلای پنج شبی داخل سنگر گفت تیر به پیشانی من می‌خورد. انگشتش را روی پیشانی گذاشت و همین طور هم شد و بی‌سیم‌های لشکر دیگر تا پایان جنگ صدای دلنشین میرحسینی را نشنیدند.

وصیتنامه شهید قاسم میرحسینی
شهید میر حسینی در بخشی از وصیت نامه خود در خصوص رهبری و ولایت فقیه آورده است: به برادرانم توصیه می‌کنم که در هر مجلس و محفلی از جنگ و انقلاب سخن بگویید. از مظلومیت ما در برابر ستمگران بگویید، از رهبری و ولایت فقیه سخن بگویید. یادتان نرود امام، ما را از اسفل‌السافلین به طرف اعلی علیین اوج داد.
کسانی که از صابران جمهوری اسلامی و گردانندگان واقعی آن انتقاد کنند، با هر لحن و زبانی که باشد، مطمئن باش که اینان دشمن واقعی و خطرناک اسلام و انقلاب اسلامی و رهبری و امام عزیز می‌باشند و یا این‌که ممکن است دوست کم عقل و ناآگاه باشند. در هر صورت از آن‌ها برهذر باش و در دین و عاقبت زندگی خود خوف داشته باش.

گزارش: نجمه خسروپرست
انتهای پیام/
Share/Save/Bookmark