به گزارش زاهدانه به نقل از سایت خبری«رازق»، در دنیا برای ارزیابی بازار کار از 17 شاخص مهم کمک میگیرند. با سنجش شاخصهای کلیدی«نرخ مشارکت نیروی کار»، «نسبت اشتغال»، «وضع شغلی»، «اشتغال بر حسب بخش اقتصادی»، «اشتغال در گروههای عمده شغلی»، «کارکنان پاره وقت»، «ساعات کار»، «اشتغال در اقتصاد غیررسمی»، «بیکاری»، «بیکاری جوانان»، «بیکاری بلندمدت»، «نرخ اشتغال ناقص زمانی»، «جمعیت خارج از نیروی کار»، «دستیابی تحصیلی و بیسوادی»، «دستمزدها و هزینههای جبران خدمات، بهرهوری کار» و «فقر، توزیع درآمد شاغلان در طبقه بندی اقتصادی و فقر کار» میتوان ارزیابی درست تری از بازار کار ایران داشت.
نرخ مشارکت نیروی کار، شاخصی از نسبت جمعیت در سن کار یک کشور است که مشغول فعالیت (شاغل و بیکار) در بازار کار هستند. همچنین برای بیشتر کشورها شاخص نسبت اشتغال، اغلب بهتر از نرخ بیکاری است. این شاخص هنگامی که بر حسب جنس بیان میشود، مورد توجه خاص قرار میگیرد؛ زیرا تفکیک مرد و زن میتواند اطلاعاتی درباره تفاوتهای مربوط به جنس در بازار کار یک کشور ارائه دهد. شاخص طبقهبندی بر حسب وضع شغلی نیز میتواند به درک بهتر بازار کار و سطح توسعه یک کشور کمک کند.
از سویی شاخص اشتغال بر حسب بخش اقتصادی، اشتغال را به سه بخش عمده کشاورزی، صنعت و خدمات تقسیم کرده و هر کدام از آنها را بهصورت درصدی از اشتغال کل ارائه میدهد و نشاندهنده افزایش و کاهش اشتغال در مقیاس گسترده بخش اقتصادی است و تفاوت در روندها و سطوح بین اقتصاد کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه را نمایان میسازد.
براساس اشتغال در گروههای عمده شغلی، تمامی مشاغل موجود در کشور مطابق با طبقهبندی استاندارد بینالمللی مشاغل (ISCO) در 10 گروه عمده شغلی قرار گرفتهاند. شاخص دیگر نیز کارکنان پارهوقت است که براساس تعریف ارائه شده، کارکن پارهوقت به فرد شاغلی اطلاق میشود که ساعات کار عادی او در مقایسه با کارکنان تماموقت کمتر است. هیچ تعریف استاندارد توافقشدهای بهعنوان حداقل تعداد ساعات کار در هفته وجود ندارد و از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. در ایران شاغلانی که کمتر از 33 ساعت در هفته کار میکنند، کارکن پارهوقت نامیده میشوند.
به علاوه، شاخص ساعت کار نیز در این ارزیابی نقش مهمی را بر عهده دارد. ساعات کار مدت زمانی است که شاغل به انجام فعالیتهای شغلی خود براساس برنامهریزیهای انجامشده میپردازد. ساعات کار انجامشده بر سلامتی و رفاه کارکنان، سطوح بهرهوری و هزینههای کار کارگاه تاثیرگذار است. اشتغال در اقتصاد غیررسمی نیز شاخصی دیگر در این خصوص شمرده میشود.
اقتصاد غیررسمی نقش مهمی در ایجاد اشتغال، کسب درآمد و تولید در بسیاری از کشورها ایفا میکند. اشتغال در اقتصاد غیررسمی مرتبط با برآورد تعداد افراد شاغل در اقتصاد غیررسمی از کل تعداد افراد شاغل است. بخشی غیررسمی بخش مهمی از زندگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بیشتر کشورهای در حال توسعه و برخی اقتصادهای توسعهیافته است.
درکشورهای دارای نرخ بالای رشد جمعیت یا شهرنشینی، اقتصاد غیررسمی بیشتر نیروی کار در حال رشد را جذب میکند. این شاخص نشاندهنده تلاش برای تجمیع وضعیتهایی از بازار کار است که از سوی شاخصهای دیگر، مانند نرخ بیکاری و اشتغال ناقص زمانی پوشش داده نمیشود.
اما نرخ بیکاری شناختهشدهترین و به یقین پرکاربردترین شاخص بازار کار در اکثر کشورها است. این نرخ بهعنوان یکی از شاخصهای اصلی در بازار کار تصویری از وضعیت اشتغال در کشور را نمایان ساخته و نشاندهنده نسبتی از نیروی کار که دارای شغل نبوده و بهطور فعال بهدنبال کار میگردند، است. شاخص دیگر نیز بیکاری جوانان است که پرداختن به این مساله از دغدغههای مهم سیاستگذاران محسوب میشود. شاخص بیکاری بلندمدت، بر مدت بیکاری توجه دارد؛ یعنی مدت زمانی که شخص یک سال یا بیشتر بیکار، بدون شغل و در جستوجوی کار بوده است.
اگر طول مدت بیکاری، مخصوصا مدتی که شخص تحتپوشش بیمه بیکاری یا حمایتهای مشابه است، طولانی شود اثرات سوئی به همراه خواهد داشت، مخصوصا به صورت فقدان و از دست دادن عایدی و درآمد و تقلیل رفتن قابلیت استخدام برای جویندگان کار بروز خواهد کرد. شاخص نرخ اشتغال ناقص زمانی هم منعکسکننده کم بهرهگیری از ظرفیت مولد نیروی کار است. افراد دارای اشتغال ناقص زمانی، شامل تمام شاغلانی است که در هفته مرجع، حاضر در سر کار یا غایب موقت از محل کار بوده، به دلایل اقتصادی نظیر رکود کاری، پیدا نکردن کار با ساعت کار بیشتر، قرار داشتن در فصل غیرکاری و... کمتر از 44 ساعت کار کرده و خواهان و آماده برای انجام کار اضافی در هفته مرجع بودهاند.
انتهای پیام/