کد مطلب: 37448
 
9اختلاف که مي تواند زندگي مشترک را به جدايي بکشاند
آن چه که مهم است و بايد به آن توجه شود نوع و ميزان اين اختلافات است که با توجه به نسبي بودن آن در بين افراد و زوج هاي مختلف، فرق مي کند و به همين دليل هم قطعا راهکارهاي کاهش اختلافات و درگيري ها نيز تفاوت هايي خواهد داشت و ما نمي توانيم براي همه زوج ها، نسخه واحدي ارائه دهيم.
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۰۱:۴۲
9اختلاف که مي تواند زندگي مشترک را به جدايي بکشاند
 
به گزارش زاهدانه ، به طور طبيعي انسان ها در بسياري از جنبه هاي فردي و شخصيتي با يکديگر تفاوت دارند و همين تفاوت ها، باعث اختلاف در انگيزه ها، سلايق و ديدگاه هاي آنان است؛ بنابراين وجود اختلاف در بين افراد و به ويژه زن و شوهرها يک امر طبيعي است و نبايد انتظار داشته باشيم که يک زن و مرد در زندگي مشترک مثل هم فکر کنند و يا رفتارهاي آنان کاملا شبيه به هم باشد چرا که اين امر بسيار بعيد و شايد غير ممکن به نظر برسد.

 آن چه که مهم است و بايد به آن توجه شود نوع و ميزان اين اختلافات است که با توجه به نسبي بودن آن در بين افراد و زوج هاي مختلف، فرق مي کند و به همين دليل هم قطعا راهکارهاي کاهش اختلافات و درگيري ها نيز تفاوت هايي خواهد داشت و ما نمي توانيم براي همه زوج ها، نسخه واحدي ارائه دهيم.

 

آگاهي از تفاوت هاي فردي، يک اصل غيرقابل انکار

معمولا دختر و پسرهايي که قبل از ازدواج اين واقعيت را پذيرفته و با آگاهي از اين تفاوت هاي فردي، وارد يک زندگي مشترک شده اند، چالش هاي کمتري را در زندگي خود احساس مي کنند زيرا سطح انتظارات خود را از طرف مقابل، بر اين مبنا تنظيم مي کنند. نکته اساسي در اين تفاوت هاي فردي، اين است که اگر زن و شوهر اين تفاوت هاي فردي را به عنوان يک اصل غير قابل انکار درک نکنند همواره جهان و پديده هاي گوناگون زندگي و حتي سطح انتظارات، آرزوها و توانمندي هاي خود را از ديدگاه خودشان مورد بررسي قرار مي دهند و اين يعني شروع اختلاف و هر قدر که تفاوت اين متغيرها (انتظارات، آرزوها، توانمندي ها و...) بيشتر باشد ميزان درگيري و عمق مشکلات بيشتر خواهد بود. در ادامه به چند مورد از علت هاي عمده بروز اختلافات زوجين اشاره مي کنيم که دختر و پسرها مي توانند با توجه به آن ها، تصميم دقيق تر و اصولي تري براي ازدواج شان بگيرند.

 

اختلاف در حوزه معنويت: مرد و زني که از نظر رعايت و پايبندي به امور معنوي هم کفو نيستند، زندگي بي دغدغه اي نخواهند داشت؛ بنابراين در امر ازدواج، بعد اعتقادي به ويژه جنبه هاي معنوي آن بايد به صورت خاص، مورد توجه قرار گيرد و زن و شوهر مطمئن شوند که در حوزه اعتقادي با هم اختلاف نظر ندارند.

 

اختلاف طبقاتي: با آن که زوج هاي روشنفکر و خانواده هاي ميانه رو، معمولا به اختلاف طبقاتي زياد اهميت نمي دهند و تلاش مي کنند تا خوشبختي خود را با تفاهم و همکاري تضمين کنند، گاهي سطح متفاوت قدرت اقتصادي و طبقه اجتماعي مشکل ساز مي شود. اگر زن از قدرت اقتصادي بالاتري برخوردار و متعلق به خانواده متمولي باشد، اين موضوع، ممکن است احساس ضعف و ناتواني را به مرد منتقل کند که در نتيجه سبب عصبانيت و درگيري او با همسرش مي شود و يا بر عکس.

 

اختلاف سني: ميزان اختلاف سن زوجين يک امر نسبي است و نمي توان عدد مشخص و قطعي در باره آن مشخص کرد ولي آنچه که با توجه به شرايط جامعه ما مورد توافق نسبي کارشناسان و صاحب نظران قرار دارد حدود 3 تا 5 سال است، ولي مسلم است اختلاف سني بيش از يک دهه مشکلات زيادي را به همراه دارد چرا که در اين صورت آقا و خانم در 2 دوران متفاوتي از رشد سني و رواني قرار دارند و بالطبع خواسته ها و انتظارات شان متفاوت است. به طور مثال، اگر خانم ۲۵ ساله باشد در صورت آماده بودن شرايط به فکر ادامه تحصيل و يافتن شغل خوب است، حال آن که شوهر ۵۰ ساله اش قبلا به اين اهداف رسيده و تمرکزش بر ثبات زندگي و آماده شدن تدريجي براي خانه نشيني است.

اختلاف در بهره هوشي و ميزان تحصيلات: اختلاف زياد همسران در سطح هوشي و همچنين اختلاف زياد در ميزان تحصيلات، بعضي مواقع، مي تواند زمينه ساز مشکل باشد؛ زيرا اين 2 نفر در بسياري از موارد قادر به درک کامل يکديگر نيستند و اين امر سبب ايجاد سوءتفاهم و عدم درک احساسات، عواطف و افکار ميان زوجين مي شود.

 

تفاوت در تيپ شخصيتي: به طور قطع زندگي کردن يک فرد برون گرا در کنار يک فرد درون گرا و منزوي، مشکلات زيادي را به همراه خواهد داشت؛ زيرا اين 2 نفر هيچ گاه در مسائلي مانند مسافرت، مهماني رفتن و مهماني دادن، معاشرت کردن، حضور در اجتماع و بسياري از جنبه هاي ديگر به توافق نمي رسند.

 

اختلاف در خلق و خوي: وجود فاصله زياد در معيارهاي اخلاقي پذيرفته شده زوجين، يکي ديگر از عوامل تنش زا در زندگي محسوب مي شود. بعضي افراد عصباني، خشن، متکبر، خودخواه، از خود راضي و بعضي داراي روحيه اي گرم، خوش برخورد، متواضع و مردم دوست هستند. بنابراين توافق اخلاقي يکي از معيارهاي اصلي انتخاب همسر به شمار مي رود.

 

اختلاف در ديدگاه ها: افرادي که نسبت به دنياي اطراف خود هميشه نظر منفي دارند و مدام نيمه خالي ليوان را مي بينند، اگر قرار باشد با يک فرد مثبت نگر زندگي کنند به طور قطع مشکل پيدا مي کنند، بنابراين دختر و پسرها، قبل از ازدواج، بايد به اين نکته توجه داشته باشند که ديدگاه طرف مقابل شان درباره زندگي و اتفاقات آن چگونه است.

 

اختلاف در علايق و سليقه ها: اختلاف سليقه يک امر طبيعي است ولي اگر اين اختلاف، در راستاي توافق و همسويي بين زن و شوهر تعديل نشود، امکان بروز ناسازگاري افزايش مي يابد؛ بنابراين جوانان قبل از ازدواج بايد تا حدودي با علايق اصلي يکديگر آشنا شوند و حداقل، مطمئن شوند که تضادي بين علايق آنها با علايق همسرشان وجود ندارد.

 

اختلاف در خواسته ها و آرزوها: يکي از مواردي که زمينه بروز درگيري در زندگي را فراهم مي کند، همين سطح آرزوها و انتظارات است و بديهي است که اگر خواسته هاي يکي از زوجين بسيار ايده آل و رويايي بوده و طرف مقابل داراي توقعات پايين و حداقلي باشد تا زماني که تعديل خواسته هاي رويايي و ارتقاي انتظارات ناچيز و سطح پايين انجام نگيرد، هميشه در زندگي مشکل خواهند داشت و شايسته است که در گفت وگوهاي قبل از ازدواج جوانان عزيز به اين نکته توجه داشته باشند.

 

مهم ترين نکات اين مطلب

۱ در شروع زندگي مشترک، همسران نبايد توقع تفاهم صددرصدي با يکديگر را داشته باشند.

۲ دختر و پسرها قبل از ازدواج بايد مطمئن شوند که در حوزه اعتقادي، اختلاف نظر اساسي با يکديگر ندارند.

۳ تفاوت سطح اقتصادي خانواده دختر و پسر باعث احساس ضعف يکي از زوجين در زندگي مشترک خواهد شد.

۴ تفاوت هرگونه علايق و سليقه در شروع زندگي مشترک لزوما به معني نداشتن تفاهم نيست.

 
Share/Save/Bookmark