کد مطلب: 59527
 
روایت یک مسافر از حادثه قطار؛
روایتی از 5 ساعت چشم انتظاری در مسیر زاهدان _کرمان
ظهر امروز طوفان شن یک بوژی قطار زاهدان، کرمان را از خط خارج کرد.
تاریخ انتشار : شنبه ۴ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۱۳
 
به گزارش زاهدنیوز، ساعت 15:27 دقیقه شنبه 4 بهمن ماه 99 چیزی حدود دو ساعت و نیم از زمان ترک ایستگاه زاهدان نگذشته بود که ناگهان متوجه لرزشی همراه با کاهش شدید سرعت و توقف یکباره قطار شدم به طرف درب کوپه رفتم تا از پنجره بیرون را ببینم که متوجه رفت و آمد و نگرانی ماموران کنترل شدم یکی یکی از واگن های دیگر به واگن شماره یک می آمدند و از درب خروجی خارج می‌شدند و با توجه به حادثه عصر روز قبل متوجه شدم دوباره قطار زاهدان ـ کرمان از ریل خارج شد.

ابتدا با همسرم تماس گرفتم و ماجرای خروج قطار از ریل را شرح دادم تا پیش از شنیدن خبر از طریق چرا که با توجه به مشکل قطع و وصل و آنتن دهی تلفن همراه با خودم گفتم که تا این خبر از کانال های خبری هنوز خارج نشده اطلاع رسانی کنم تا نگران نشود سپس با دوستان خبرنگار نیز تماس گرفته و گفتم که پیگیری کنید و با شنيدن اين خبر قول انعکاس آن و پیگیری ویژه دادند.


🔺ساعت 16 عصر مسافران کم کم از ماجرا باخبر شدند یک ساعت گذشته و هنوز رفت و آمد تیم های فنی به خارج و داخل قطار انجام می شد. از مهماندار سالن پرسیدم چه شده که گفت ماسه ها باعث بروز حادثه شده گفتم مگر نه اینکه سه چرخ دیزل از ریل خارج شده است و مهماندار تایید کرد.


با غروب خورشید و وزش باد هوا سردتر شد و کادر فنی و امنیتی قطار آن بیرون در سوز سرمای کویر دور آتش یک لاستیک حلقه زده بودند ساعت حدود 6:30 دقیقه بود که متوجه نور خودروهای سواری شدم سرم را به شیشه چسپاندم تا ببینیم چه خبر شده ،
بچه‌های امنیتی سپاه و بسیج همراه با اکیپ فنی بودند بچه‌های امنیتی دور تا دور قطار گشت می‌زدند و کادر فنی هم دور لوکوموتیو ولی خبری از اصل کاری نبود جرثقيل.


یکی از مهمانداران که شنیده بود خبرنگارم میگفت، از سختی کار، حقوق پایین و هزینه های سرسام آور زندگی، سرما، گرما و طوفان شن و هزاران مشکل ما بنویس از تلاش همکاران و همدلی آنها در جهت ایجاد آرامش و حفظ امنیت مسافران و حادثه سال گذشته و از دست رفتن همکارانم بنویسید که در همین جاده و حادثه خروج قطار از ریل عروج کردند.

 مسافران شاکی بودند که این چه وضعیتی است چرا به داد مردم نمی رسید برسم تهران فلان میکنم و فلان که مهماندار صبور در پاسخ گفت چرا نیمه خالی لیوان را می‌بینید خدای نکرده اگر از این ارتفاع یک واگن از ریل خارج می‌شد حداقل دو تا چهار واگن دیگر را هم با خودش پایین می کشید.


با خودم گفتم درست است که ما چهار پنج ساعت دیرتر می‌رسیم ولی مسؤلیت همه چیز را نباید انداخت گردن پرسنل قطار و آنان را مواخذه کرد. نیمه پر لیوان را ببینیم و تلاش تلاشگرانی را که گرما و سرما، طوفان و برف رو حس نمی‌کنند و برای خدمت به ما از هر تلاشی پا پس نمی‌کشند.


🔺بلاخره چرثقیل رسید ساعت 19: 20 دقیقه شب آقای جعفری وارد کوپه من شد و گفت انشالله و به یاری خداوند تا یک ساعت دیگه راه می افتیم.

با دیدن چراغ جرثقيل متوجه نشاط در چهره درهم گرفته مسافران شدم که سرهایشان را به شیشه پنجره قطار چسپانده و در تاریکی شب کورسوی نور چراغ های خودروهای در حال حرکت به سمت قطار را نظاره گر بودند و موجی از نشاط و امید در چهره هاشان دیده می شد.

ساعت 20:37 دقیقه صوت حرکت به صدا و چرخ های قطار به گردش درآمد و آرامش به همه بازگشت و 5 ساعت چشم دوختن به بیرون از پنجره های قطار شماره 725 زاهدان به تهران به پایان رسید.

حسین علی درویش زاده
Share/Save/Bookmark