به گزارش زاهدانه ، جامعه شناسان به عوامل مستقیم و غیر مستقیم محیط و تراکم جمعیت، وضع سکونت، آلودگی هوا و غیره توجه کردهاند. نقش شرایط اجتماعی و تعارضاتی که در چهارچوب آن به وقوع میپیوندد، انکارناپذیر است. مع ذلک نه میتوان بزهکاری را تنها بر اساس عوامل اجتماعی بررسی کرد و نه یافتههای مستقل این زمینه قبلی مل اجتماع همواره هماهنگ است.
بررسیها نشان میدهد وقتی که در جامعهای ثبات و پایداری اجتماعی و جود نداشته باشد، جامعه در شرایط دشواری چون شورش، جنگ یا انقلاب باشد و یا پارهای شرایط غیر عادی و ناسازگاری عمومی در جامعه رواج داشته باشد، میزان بزهکاری رو به افزایش میگذارد. و به عکس، اگرجامعه به سوی پایداری سوق داده شود، میزان بزهکاری کاهش مییابد.
فقر یکی از عوامل مهم از انواع انحرافات از جمله دزدی و انحراف جنسی در مردم، به ویژه اطفال و نوجوانان است. فقر بیگمان به وجود آورنده سختیها و ناملایماتی است که اگر نتوان با آنها مبارزه کرد، خواه ناخواه انسان را به زانو در ر قدر میآورد. بیشتر محرومیتها و برآورده نشدن تمایلات که موجب عدم اطمینان اجتماعی میشود، ناشی از عامل فقر است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. بیکاری، کمبود مواد غذایی و پوشاکی، بیسوادی و عقب افتادگی، جهل و خرافات، عدم بهداشت کافی و انواع بیماریهای روحی و جسمی و حتی در سطح جهانی، جنگها و جامعه به ی میآورد. بیشتر محرومیتها و برآورده نشدن تمایلات که موجب عدم اطمینان اجتماعی میشود، ناشی از عامل فقر است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. بیکاری، کمبود مواد غذایی و پوشاکی، بیسوادی و عقب افتادگی، جهل و خرافات، عدم بهداشت کافی و انواع بیماریهای روحی و جسمی و حتی در سطح جهانی پژوهشها نشان دادهاند. والدین که با کودکان خود مهربان نیستند بیشتر احتمال دارد که فرزندانی بزهکار داشته باشند.
روان شناسان علل مختلفی را برای بزهکاری بر شمردهاند گاهی بزهکاری را نتیجه ناکامی و تعارضات شدیدی میدانند که کودک در حال رشد به شدت از آنها رنج میبرد، روان شناسان اهمیت زیادی به روابط مادر و فرزند دادهاند. محرومیت از وجود مادر عامل بزرگی است که باعث بزهکاری یک نوجوان میشود. ع بزهکاری با صفات روان شناختی مختلفی همراه است که برخی از آنها عبارتند از هوش کمتر از متوسط سطوح بالای خشم درونی و رفتار پرخاشگرانه، ناشکیبایی، نیاز به هیجان، فقدان هم حسی با دیگران و سطوح یا بین استدلال اخلاقی ثابت شده است که بزهکاران نسبت به غیر بزهکاران عزت نفس پائینتری داشته است بعضی از و دانشمندان، ضعف و کم خونی و خستگی زیاد و کمی تغذیه را نیز جزو عوامل بزهکاری ذکر نمودهاند.
مدرسه بعد از خانواده نقش بسیار مان مهمی در زندگی اجتماعی کودک و نوجوانان به عهده دارد زیرا دانشآموز اغلب بیشتر وقت زنده و فعال خود را در مدرسه میگذراند بنابراین اولیاء آموزشگاه بخوبی میتوانند ضمن مراقبت و کنترل رفتارهای نوجوانان به مشکلات و ناسازگاری آنها پیببرد. از طرف دیگر موقعیت و رفتار و برنامههای مدرسه اثر مهمی در علاقمندی و هائیع یا فرار از نوجوانان از مدرسه دارد. مدرسه همچنین رشد فکری، عاطفی و اجتماعی کودکان میشود و با آموزش حرفهای خاص آنها را برای وارد شدن به دنیای بزرگسالان آماده میسازد.
امروزه یکی از مسائل پیچیده ای که جوامع را درگیر خودساخته است، مسئله نوجوانان وجوانان بزهکار است که درسطح جامعه به اعمال خلاف قانون می پردازند . درواقع ، اعمال بزهکارانه این نوجوانان ، توجه بسیاری ازروانشناسان وجامعه شناسان ومددکاران اجتماعی را به خود معطوف کرده ووجود این معضل دراجتماع ، همگان را برآن داشته است تا با مشارکت یکدیگروارائه راهکارهای مناسب دروضعیت این قشر ازاجتماع ، به وضعیت آنها سامان دهند. درعین حال ، بزهکاران نوجوان درهراجتماعی یافت می شوند وقوانین مربوط به مجازات آنها برحسب دولت ها متفاوت است . ازسوی دیگر ، نمی توان هرنوجوان ناسازگاری را بزهکار دانست زیرا اعمالی که این گروه انجام می دهند دارای یک جهت مشخص می باشد .
بزهکار ، کسی است که اعمال ضداجتماع انجام می دهد وباید اقداماتی جهت تربیت واصلاح او صورت پذیرد به همین دلیل دراکثر کشورها دادگاه های ویژه ای تحت عنوان دادگاه اطفال بزهکار تشکیل می شود که این دادگاه صلاحیت رسیدگی به جرایم اطفال ونوجوانان زیرهجده سال را دارد . دادگاه درصورت صلاحدید این بزهکاران را به مراکز اصلاحی وتربیتی مختص آنها ، که امروزه کانون اصلاح وتربیت نام دارد ، ارجاع می دهد .
ازآنجا که بزهکاری ریشه درکودکی فرد دارد باید به والدین وسیستم آموزشی کمک کرد تا شیوه های فرزند پروری وتربیت کارآمدتری داشته باشند وجوامع راملزم به سامان دهی شرایط اقتصادی واجتماعی لازم برای رشد افراد آن اجتماع نمود . اگرنوجوانان درمحله هایی که اعمال به راحتی درآن صورت می گیرد ومحیط خانوادگی تحت تاثیر شرایط نامناسب اقتصادی وفرهنگی باقی بماند ، درمان برروی این نوجوان موثرنمی باشد . ازسوی دیگر عوامل تشدید کننده در صورت اصلاح می تواند به عوامل بازدارنده تغییر یابد. به همین جهت باید اقدامات اصلاحی درخانواده ،اجتماع ، وحتی خود فرد بزهکارصورت پذیرد وتیم درمانی این افراد که از روانشناس ، مدد کاراجتماعی ، ومتخصصین و… تشکیل شده ، با مشارکت یکدیگر دراین زمینه ، راهکارهای درمانی را پیشنهاد می کنند تا انجام این اعمال درسطح وسیعی کاهش یابد.
اکبرتجلی/
انتهای پیام/