به گزارش زاهدانه ، جهان در تقاطع جدی ترین بحران در تاریخ مدرن قرار دارد . آمریکا و هم پیمانان آن در ناتو ماجراجویی های نظامی خود را با "جنگ های طولانی " در کشورهای مختلف آغاز کرده اند ؛ ماجراجویی هایی که آینده بشریت را تهدید می کند . این "جنگ بدون مرز" ارتباط تنگاتنگ و مستقیمی با بازسازی اقتصادی برخی کشورهای ابرقدرت دارد که هزینه آن نیز از طریق فقر و آشوب در تعداد زیادی از سایر کشورهای جهان پرداخت می شود .
تولیدکنندگان سلاح در آمریکا اصلی ترین دریافت کنندگان قراردادهای چند میلیارد دلاری وزارت دفاع این کشور به منظور تولید تسلیحات پیشرفته هستند . "نبرد برای نفت " در خاورمیانه و آسیای مرکزی ارتباط مستقیم و زیادی با منافع غول های نفتی در آمریکا و انگلیس دارد . واشنگتن و هم پیمانان آن در اوج رکود اقتصادی دنیا با تمام قدرت بر طبل جنگ و درگیری در خاورمیانه می کوبند.
استقرار نظامی نیروهای ایالات متحده و ناتو در کشورهای مختلف که " جنگ های نامتعارفی " را در این مناطق ایجاد کرده بااهدافی مانند عملیات های اطلاعاتی مخفیانه ، تحریم های اقتصادی و اجرای پروژه تغییر حکومت انجام می گیرد .
نویسنده در ادامه این گزارش می نویسد : برای تمرکز هر چه بیشتر بر جنگ ، دولت های غربی کمپینی رسانه ای برای توجیه مشروعیت هزینه های نظامی و تجاوزات به سایر کشورها به راه انداخته اند . جنگ و تجاوز تحت عنوان "مسئولیت حمایت" با ارائه کمک های بشردوستانه توسط ناتو در کشورهای مختلف انجام می گیرد .
نکته حائز اهمیت اینکه قربانیان جنگ هایی که به رهبری آمریکا در سراسر دنیا انجام می گیرد بعنوان عاملین جنگ معرفی می شوند . در رسانه های وابسه غربی و از دیدگاه مقامات این کشورها شهروندان در اوکراین ، سوریه و عراق مسئول قتل عام و کشتار خود هستند .
در همین حال فرمانده کل بزرگترین نیروی نظامی و ارتش روی کره زمین بعنوان برنده "جایزه صلح " در دنیا معرفی می شود. اعطای جایزه بین المللی " صلح نوبل " در سال 2009 به باراک اوباما بخش جدایی ناپذیری از برنامه ماشین تبلیغاتی پنتاگون به شمار می آید . در این برنامه تبلیغاتی چهره متجاوزان بعنوان یک نیروی مفید و مطلوب نشان داده می شود و انسانهایی که بااین تجاوزات آمریکایی مخالفند بعنوان عنصر نامطلوب معرفی میشوند .
کمیته نوبل اعلام میکند که " دلیل اعطای جایزه صلح نوبل به باراک اوباما این بوده که رییس جمهوری آمریکا " امید برای آینده ای بهتر " را به دنیا هدیه داده است . این جایزه به تلاش های مستمر اوباما برای تقویت دیپلماسی بین الملل و همکاری بین ملت ها به وی داده شده است . این کمیته اهمیت ویژه ای برای این دیدگاه اوباما قائل بوده وتلاش می کند تا به جهانی عاری از سلاح هسته ای دست پیدا کند.
گلوبال ریسرچ در بخش دیگری از گزارش خود این گونه می نویسد : در خروجی برخی رسانه های وابسته در همان زمان این تحلیل منتشر گردید که : دیپلماسی وی (اوباما) بر این اساس طرح ریزی شده که رهبری جهان باید نگرشی اخلاقی و ارزشی داشته باشد و این نگرش باید در سراسر جهان منتشر شده و توسعه یابد . (9 اکتبر 2009)
جورج اورول در این باره اظهار می دارد : حقایق وارونه نشان داده شده است : جنگ ، صلح است . رسانه ها در اقدامی هماهنگ و در هجمه ای گسترده جنگ را نویدآور صلح و تلاشی انسانی و بشردوستانه معرفی می کنند . واشنگتن پست در این موضوع نوشت : جنگها همواره ما را امن تر و ثروتمندتر کرده است .
دروغ بزرگ تبدیل به یک حقیقت شده است . اجرای این حقیقت _ از طریق مستندات دقیق و تجزیه و تحلیل هراس های ایجاد شده توسط جنگ های به رهبری آمریکا _ عموما بعنوان " تئوری توطئه " طبقه بندی می گردد . در حالی که واشنگتن جنگی دروغین را با عنوان " مبارزه بین المللی علیه تروریسم " به راه انداخته است مخالفان این جنگ نمادین بعنوان تروریست نشانه گذاری و معرفی شده اند .
در این مبارزه " جنگ " تبدیل به صلح و تعهدی بشردوستانه و ارزشمند به شمار می آید . همچنین در این نگرش مخالفت های مسالمت آمیز ، ارتداد محسوب می گردد . با توجه به آغاز و تشدید درگیری ها در اوکراین و خاورمیانه ، جامعه بشریت در تقاطعی حساس و خطرناک قرار گرفته است. در هیچ زمان دیگری بحران موشکی کوبا دنیا را به آنچه غیرقابل تصور می دانست ، نزدیک نکرده است : سناریویی برای آغاز جنگ جهانی سوم ؛ یک درگیری نظامی بین المللی بااستفاده از تسلیحات هسته ای .
ماشین کشتار غرب در قالب برنامه ای هماهنگ و یکپارچه در سطح بین المللی مشغول به فعالیت می باشد . این ماشین قتل عام بطور دائمی توسط موسسات دولتی ، رسانه های وابسته و به اصطلاح روشنفکران طراح "نظم نوین جهانی " دراندیشکده های و موسسات مطالعات استراتژیک واشنگتن به عنوان ابزار بلامنازع صلح و رفاه جهانی معرفی میگردد .
فرهنگ کشتار و خشونت توسط آمریکا و هم پیمانان غربی آن در اذهان عمومی دنیا نهادینه شده است . این که "کشور و ملت" نیاز به محافظت و مراقبت دارند و این محافظت نیز از طیق جنگ تامین می شود بعنوان یک فرآیند اجتماعی پذیرفته شده است .
"خشونت های مشروع" و " قتل های فراقضایی" علیه به اصطلاح تروریست ها در دموکراسی های غربی بعنوان ابزار لازم برای امنیت ملی شناخته و معرفی شده است . این جنگ ها نیز توسط برخی جوامع بین المللی " جنگ های بشردوستانه " نامیده می شود . این اقدامات هرگز بعنوان جنایت و یک عمل مجرمانه به شمار نرفته و نمی رود .
جالب اینجاست که سلاح هسته ای نیز توسط دولت آمریکا بعنوان ابزار ایجاد صلح(!) مورد استفاده قرار می گیرد . استفاده پیشگیرانه از سلاح هسته ای بعنوان وسیله " دفاع از خود " معرفی شده و در مفهومی غیرواقعی بعنوان " امنیت جهانی " طبقه‌بندی می‌شود .
سپر دفاع موشکی یا "جنگ ستارگان" نخستین موردی است که استفاده از سلاح هسته ای را در مناطق مختلف دنیا به وضوح به نمایش گذاشته است . این سپر دفاع موشکی مستقیما به سمت روسیه ، چین ، ایران و کره شمالی نشانه گیری شده است .
در همین حال و با توجه به وقایعی که در سوریه و اوکراین روی داده و همچنان نیز ادامه دارد دیپلماسی بین المللی با شکست های فاحشی روبرو شده است . در حالی که یک رژیم کاملا نئونازی و مورد حمایت غرب در کیف مستقر شده مسکو به ناتو و آمریکا نسبت به پاسخ کوبنده به تهدیدات نظامی در مرزهای غربی روسیه _ اوکراین هشدار داده است .
*** آغاز یک دوره جدید جنگ سرد ؟
در حالی که برخی عنوان می کنند که شرایط کنونی نشانگان یک جنگ سرد میان شرق و غرب را داراست ، باید دانست که چنین جنگی ( در صورت وقوع ) پیروزی مطلق نخواهد داشت . روسیه از گروه کشورهای (جی 8 ) کنار گذاشته شده است . دیپلماسی با شکست های پیاپی مواجه شده و هیچ گفتگویی میان دو ابرقدرت شرق و غرب ( مسکو و واشنگتن ) برای جلوگیری از آغاز درگیری نظامی انجام نمی گیرد. در چنین شرایطی شورای امنیت سازمان ملل نیز عملا به سخنگوی ایالات متحده تبدیل شده است.
تحت دکترین " جنگ سرد " استفاده از سلاح هسته ای بعنوان آخرین راه چاره تعیین شده است . پنتاگون نیز این ابزار را وسیله ای بی خطر برای شهروندان تشخیص داده است چرا که انفجار اصلی آن در زیر زمین روی می دهد . در سال 2002 سنای آمریکا برای استفاده از سلاح هسته ای توسط واشنگتن چراغ سبز نشان داد . در حقیقت تسلیحات اتمی بخشی از " جعبه ابزار آلات نظامی آمریکا " و در کنار تسلیحات معمولی و متعارف به شمار می آیند .
از دیدگاه امپریالیست غربی " تهدید کمونیست "در دوران جنگ سرد به " تهدید تروریست اسلامی " در زمان کنونی تغییر نام داده است . در حالی که روسیه و چین به ابرقدرت جهان در اقتصادهای " بازار آزاد " تبدیل شده اند یک حمله هسته ای پیشگیرانه نمی تواند منطقی و عقلانی محسوب شود .
بی شک روسیه و چین بعنوان تهدیداتی مهم برای نظام سرمایه داری تعیین شده اند . اتحاد این دو کشور در سازمان همکاری های شانگهای به منزله یک " بلوک قدرتمند بر علیه نظام سرمایه داری غربی " بوده که توانمندی رقابت با آن را داشته و می تواند هژمونی اقتصادی آمریکا را تضعیف نماید .
*** جنگ های جهانی
طراحی نظامی پنتاگون برای دنیا یکی از نکات قابل تامل در برنامه ریزی های آمریکا محسوب می شود . استقرار نیروهای ارتش ایالات متحده در بسیاری از کشورهای دنیا بطور همزمان انجام می گیرد . پس از پایان جگ جهانی دوم مفهوم "جنگ طولانی "بعنوان دکترین نظامی کاخ سفید تعیین شده است . در واقع نظامی گری و نظامی سازی کل دنیا بخشی از دستور کار اقتصاد بین المللی غرب به شمار می آید .
نظامی گری در سطح بین المللی از طریق ساختار فرماندهی یکپارچه ایالات متحده ساخته شده است ؛ بر این اساس کل کره زمین به بخش های جغرافیایی مختلف تقسیم شده که در هر منطقه نیرویی نظامی آماده به جنگ با دستور پنتاگون مستقر هستند . برخی از این مناطق دارای ارزش استراتژیک بیشتری بوده و بیش از سایر مناطق مورد اهمیت قرار می گیرند .
ایالات متحده با هدف اعمال نفوذ هر چه بیشتر در مناطق دنیا برخی حوزه های اطراف روسیه و چین را نیز با پایگاه های نظامی خود پوشش داده است . بعلاوه از سال 2008 دستور تشکیل فرماندهی "آمریکا _ آفریقا" با نام "آفریکام" صادر گردید . این فرماندهی در قاره آفریقا مستقر می باشد .
این فرماندهی در ظاهر همکاری نظامی میان آمریکا و ارتش کشورهای آفریقایی است اما حقیقت این طرح غارت منابع طبیعی این قاره ثروتمند از جمله ذخایر گسترده نفت و گاز است .
ایالات متحده تاکنون در 150 کشور دنیا پایگاه های نظامی فعال تاسیس و مشغول به کار دارد . دراین پایگاه ها بیش از 160 هزار نیروی فعال نظامی مشغول به کار هستند . بعلاوه اینکه ساخت و ساز پایگاه های نظامی جدیدی نیز در کلمبیا و ونزوئلا در دست بررسی است .
در انتهای این گزارش آمده است : میزان کمک های نظامی آمریکا به اسرائیل چند برابر شده است . دولت باراک اوباما صراحتا اعلام کرده است که از ارتش رژیم صهیونیستی و هرگونه عملیات های این ارتش حمایت قاطعانه می کند . این عملیات های نظامی اسرائیل نقشی کلیدی در جنگ هایی ایفا می کند که به رهبری آمریکا و ناتو در خاورمیانه انجام می گیرد .
دستور کار ناگفته ای که توسط آمریکا ، اسرائیل و هم پیمانان آنها دنبال می شود حذف تدریجی فلسطین از جغرافیای جهانی و تاسیس و استقرار " اسرائیل بزرگ " می باشد .
انتهای پیام /
